اگر فکر می کنید که برای یادگیری یوگا فقط به یک تشک مخصوص تمرین نیاز دارید سخت در اشتباهید! برای یادگیری یوگا، باید خودتان، زندگی و دنیای اطراف خود را بشناسید، که اغلب، این ها چیزی بیش از نیاز به یک حصیر یوگا است .
از سال 2000، من در مورد یوگا مطالعه می کنم، تمرین می کنم، آن را آموزش می دهم و به طور کلی با آن زندگی می کنم، سال به سال با آن رشد می کنم، از این رو زندگی سال به سال برایم جالب تر و معنی دار تر می شود. در تمام این سال ها، من تکامل یوگا در فرهنگ غربی را مشاهده می کنم و می بینیم که چگونه (اغلب) به اشتباه تفسیر، تدریس و تمرین شده است.
در مورد نحوه یادگیری درست یوگا، تاثیرات و کاربرد آن اطلاعات شناخته شده کمی وجود دارد. وقتی به اطراف مان نگاه می کنیم، تمرین صحیح و درست یوگا خیلی ساده به نظر نمی رسد، حتی برای کسانی که آن را تمرین می کنند و کسانی که آن را تدریس می کنند هم به این سادگی ها نیست.
در این مقاله به نحوه یادگیری یوگا و تمرین آن به ساده ترین روش می پردازیم. تا انتها با ما همراه باشید.
یوگا چیست؟
شاید بهترین تعریف برای یوگا این باشد: یوگا یعنی توقف نوسانات ذهنی!
کتاب یوگا سوترا شامل 195 جمله در مورد یوگا است. این کتاب به شیوه ای محکم با این ایده نوشته شده تا معنای عمیق و فضای زیادی برای تفسیر ارائه دهد. با این حال، مترجم باید بسیار جدی و با صلاحیت باشد، در غیر این صورت تفسیر به شدت از آنچه پیام منتقل میکند منحرف خواهد شد.
وقتی تعریف در مورد یوگا به روش صحیح تفسیر شده و به کار رود، به ما می گوید که چگونه یوگا را تمرین و کاوش کنیم.
برای شروع راه درست، باید مقصد صحیح یوگا که کایوالیا است، را درست بشناسیم: کایوالیا یعنی پیوند بین شما، دیگران و جهان.
بیایید ببینیم چگونه این کار را انجام دهیم:
شروع با شعار مشهور "اتحاد بدن، ذهن و روح" این پرسش را مطرح می کند که "چگونه بدن، ذهن و روح را متحد کنیم؟"
احساسات شما که توسط محرک های خارجی ایجاد می شود، منجر به ایجاد افکار می شود، از این رو بین بدن و ذهن شما ارتباط برقرار می شود. درک آن آسان است، درست است؟
حال این ارتباط و افکار باید در خدمت و بهبود ذهن باشند، و این امر را قادر سازد که اول، روح را درک کند و دوم آن را با بدن و ذهن متحد کند. این درست همان جایی است که سفر ما به سمت هدف یوگا قطع می شود؛ درک ایجاد قسمت اصلی این اتحاد کار سختی است.
یوگا بیشتر معنوی است تا فیزیکی!
این چیزی است که یوگا را بیشتر معنوی و معنوی می سازد تا فیزیکی. برای درک بهتر آن را با اعداد و ارقام توضیح می دهیم:
یوگا 97٪ ماهیت روانی، فلسفی و معنوی و فقط 3٪ ماهیت فیزیولوژیکی دارد. با توجه به اینکه از 195 جمله سوترا فقط در 7 مورد از آن به ماهیت فیزیولوژیکی، همچون نشستن و تنفس پرداخته، می توانیم به درک بهتر اینکه یوگا بیشتر ماهیت معنوی دارد، پی ببریم.
اما پیش از تجربه معنویت یوگا، یک بخش ذهنی (احساسی) وجود دارد که باید بر آن مسلط شویم و این بخش برقراری ارتباط بین بدن و ذهن است. اما چطور؟
این کار نیاز به کمی فکر و درک این که در حال حاضر چه احساسی دارید (سرد، گرم، افسرده، مضطرب، شاد و...) این به این معنی است که شما این اتحاد را بین بدن و ذهن خود ایجاد کرده اید.
اما برای ایجاد ارتباط با روح خود -ظریف ترین و داخلی ترین قسمت خود- باید به صورت زیر عمل کنید:
باید دریابید که ظریف ترین چیزی که بدن و ذهن شما را تحریک می کند چه چیزی است، خودتان را به عنوان یک فرد انتخاب کنید و از آن به عنوان راننده ای برای عبور از دنیای فیزیکی و ذهنی تان استفاده کنید.
درست اینجاست که از تعریف در مورد یوگا و درک آن استفاده می کنید، لحظهای که در آن هیچ گونه افکار و احساسات را تجزیه و تحلیل نمی کنید. این حالت، یوگا است، حالت اتحاد بین جسم، ذهن و روح، که در آن هوشیاری شما از شناسایی نوسانات آن قطع شده است.
یوگا به عنوان خلاقیت و تخصص فرد
در چنین مواردی، هیچ تکنیک خاصی (مانند مبتدی، متوسط یا پیشرفته) برای یادگیری یوگا وجود ندارد. از آن جا که جسم و محتوای ذهنی هر فرد با فرد دیگر متفاوت است؛ این لحظه برای همه ما یک روش انفرادی و منحصر به فرد خواهد بود. ممکن است چندین سال در حال پیشرفت بسیار خوب در زمنیه تمرین یوگا باشید، اما هنوز قادر نیستید تا با بدن، ذهن و روح خود در یک اتحاد قرار بگیرید. این در حالی است که ممکن است حتی یک فرد مبتدی بهتر بتواند این ارتباط را برقرار کند. موفقیت در تمرین یوگا فقط و فقط به اتحاد سه گانه جسم، روح و ذهن بستگی دارد.
از آنجایی که یوگا بخشی ذاتی از انسان است، برای هموار کردن مسیر یوگا با موفقیت، باید درک کنید که یوگا تکنیکی برای عملکرد نیست بلکه خلاقیت و تخصص خودتان است.
فرآیند یادگیری شما چیزی نیست که با مطالعه یک کتابچه خاص، دستورالعمل های شخصی یا هر چیز دیگر به آن دست یابید. یادگیری یوگا به خلاقیت شما نیاز دارد تا به درون خود نگاه کنید و خودتان را بشناسید، و در نهایت به متخصص احساسات، احساسات و تمایلات خود تبدیل شوید.
شما، به عنوان یک مبتدی ممکن است دارای ویژگی ها و پیش نیازهای لازم برای ایجاد اتحاد بین بدن، ذهن و روح شما باشید، اما دانش شما برای رشد نیازمند خلاقیت برای رسیدن به وضعیت اتحاد است و سپس از ثمرات آن اتحاد بهره مند خواهید شد. هنگامی که این اتفاق می افتد، دیگر به عقب باز نخواهید گشت، در این مرحله با زیبایی و انرژی موجودیت خود روبرو خواهید شد.
از نظر ذهنی سریع و از لحاظ فیزیکی آهسته باشید!
همانطور که قبلاً نیز گفته شد، شما نیازی به وسایل خاصی برای انجام یک یوگای عمیق ندارید. خلاقیت کافی، مهم ترین چیزی است که در یوگا به آن نیاز دارید.
هر چه خلاقیت شما بیشتر باشد، تخصص شما در مورد خودتان بیشتر خواهد بود و توانایی شما برای تحقیق بیشتر در رابطه با روح تان نیز به مراتب بهبود پیدا خواهد کرد. مطمئنا یک بدن فیزیکی نرم و سالم دارای مزایا و پیش شرط بهتری برای انجام آن است، اما خلاقیت شرط مهم تری است.
ما اینجا هستیم، تا به شما کمک کنیم که خلاقیت خود را در مورد اتحاد بین ذهن، روح و جسم تقویت کنید، لطفاً این موضوع را به عنوان بخشی بسیار جدی از تمرین در نظر بگیرید، زیرا برای یادگیری یوگا بسیار مهم است.
ورزش مبتدی، قدرت خلاقانه بر اتحاد ذهن و بدن
اولین و مهم ترین عنصر یادگیری و تمرین یوگا از نظر فیزیولوژیکی و روانی فقط یک چیز است: سکون!
برای اتحاد ذهن و بدن موارد زیر را مدنظر قرار دهید:
- اطمینان حاصل کنید که بدن تان در وضعیت راحت و آرامی قرار دارد.
- برای شروع، روی تنفس تان متمرکز شوید.
- به بدن خود نگاه کنید و اولین احساسی را که به شما روی می دهد را مشخص کنید.
- احساسات و عواطف خود را بدون درگیر شدن با آنها حفظ کنید.
- حالا احساسات و عواطف خود را آن طور که می خواهید ایجاد کنید و سپس آنها را رها کنید.
همین! این خلاقیت در پیوند ذهن و بدن است. اعتبار این خلاقیت در سکون و حفظ این اتحاد نهفته است. در این تمرین می توانید یاد بگیرید که لحظه را درک کرده و آن را شکار کنید.
زندگی زنجیره لحظات است و دانستن اینکه شما می توانید این لحظات را مدیریت کنید سطح جدیدی از زندگی است که به نام دارما نامیده می شود، دارما یعنی روش عملی و ماهرانه زندگی!
با این حال، توجه داشته باشید که ما هنوز در مورد عناصر بیرونی یوگا صحبت می کنیم.
بسیار قابل توجه است که چگونه علم یوگا می تواند شما را به این عمق از اکتشاف درون تان ببرد. یک فاصله دانش بسیار زیاد بین این که چگونه یوگا باید فرا گرفته شود و چگونه امروزه در غرب انجام میشود، وجود دارد. شما می توانید با تمرین زیاد این شکاف را پر کنید.
بدانید که یوگا ماهیت بسیار ظریفی دارد و در سطح انرژی های ظریف ذهنی و افکار شما کار می کند. این بدان معناست که یوگا باید در همین سطح آموخته شود، نه در سطح دیگری. اگر شما خلاقیت خود را به کار نبرید، وضعیت بدن به تنهایی نمی تواند شما را به آن حد برساند.
پیش نیاز موفقیت یوگا - اتحاد بین شما و دیگران
اگر روابط ما با دیگران به طور هماهنگ اداره نشود، یوگا چیز مفیدی نیست. یادگیری یوگا، یادگیری پیوند با دیگران است. این چیزی است که باید پرورش داده شود و به سطحی از آگاهی برسد که برهم خوردن آشفتگی ما را کاهش داده و شکاف بین "من" و "دیگران" را پر کند.
اگر در این زمینه مبتدی هستید و نیاز به کمک دارید ما در قسمت زیر چند راهکار تمرینی را پیشنهاد کرده ایم:
- رعایت احترام را از اولین تمرین انجام دهید.
- ساختار احساسات، عواطف و... از هر فرد به فرد دیگر یکسان است.
- مشاهده، تحمل و پذیرش تنوع بین خودتان و دیگران را تمرین کنید.
این یکی از بزرگترین دستاوردهایی است که یک انسان می تواند به آن دست یابد.
سبک زندگی یوگیک - اتحاد بین شما، دیگری و جهان
در اینجا آخرین تکه پازل -یعنی اتحاد در بالاترین سطح وجودی دنیا- بین شما و دنیای دیگر قرار دارد. این بدان معنی است که یوگا اگر فقط روی حصیر تمرین شود بی ارزش است.
بنابراین هنگام یادگیری یوگا، به خصوص هنگام تمرین اتحاد ذهن و روح، موارد زیر را درنظر بگیرید:
آیا زبان طبیعت و نحوه ارتباط شما با طبیعت و عناصر اصلی آن را می دانید؟ آیا با فکر کردن به اینکه شما در مرکز جهان هستید و نیاز به توجه و تصدیق بیشتری دارید، وجود خود را پیچیده می کنید؟
فکر کردن به این روش با تمرین یوگا تداخل می کند. مطمئنا شما تعجب خواهید کرد که چه کاری باید در اینجا انجام شود تا این هماهنگی در اتحاد ایجاد شود و از اینکه بدانید یک حرکت یوگیک مهم وجود دارد که باید انجام شود شگفت زده خواهید شد.
این یعنی: عمل انجام ندادن کاری غیر از فکر کردن! پس از آن، یوگا اتفاق میافتد.
بله، این فراتر از دنیای فیزیکی و ذهنیت شماست. همانطور که بدن ما فقط بخش کوچکی از تکامل هستی را بازی می کنیم، ما نباید به جهان با آن اشتیاق سیری ناپذیر که باعث ایجاد نگرانی و اضطراب میشود، تکیه کنیم. بلکه باید با نگرش درک نعمت ها و رسیدن به حکمت زندگی ای که به ما هدیه شدهاست، رشد کنیم.
از بُعد بدنی و ذهنیت خود فراتر بروید!
در هنگام دستیابی به عظمت اتحاد با دنیای اطراف، باید از افکار، احساسات و عواطف و تاثیری که آنها بر ما دارند فراتر رویم. از این رو می خواهیم نوسانات ذهنی را متوقف کنیم و اجازه دهیم یوگا از طریق این حرکت یوگیک نور خود را بر ما بتاباند:
سکون و تماشای درون.
آیا یادگیری یوگا و سپس تمرین به شیوه ای درست امکان پذیر است؟ البته که همین طور است. اتحاد شما با درون خود، دیگران و جهان بسیار ساده تر و آسان تر از آن چیزی است که فکر می کنید. این حرکات ساده و را با پشتکار، جدی تمرین کنید. خواهید دید که تلاش هایتان مثمر ثمر واقع خواهد شد!
منبع: